يه جورايي از اون زخماي بي قيد و بند
از اينايي که بي هوا سر باز ميکنه دوباره
سيگار به دستت ميکنه
نصفه شب پياده اسير خيابونت ميکنه!
يه فکر بيخود
يه ياد مسموم
از اينايي که تمام انرژيت رو يهويي خالي ميکنه
زمين گيرت ميکنه!
يه فرياد جا مونده
تلمبار شده
با سکوت قاطي شده!
يه آدم غمگين
يه صورتک خندان
يه عالمه حس هاي پريشان...!
آدماي بي وژدان
پر از رفت و
بدونِ آمد!
شب هاي رويايي
پر از من و
دود و
پستهاي ..............
اوهوم
اين روزا !
اوهوم
از همينا!
اينکه هميشه خدا رو داري کافيه!
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/24 - 16:27
پیوست عکس:
ozbnzbdc0rdg2bha8s4v.jpg
ozbnzbdc0rdg2bha8s4v.jpg · 450x300px, 26KB